کد مطلب:224602 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:240

امام و عهدنامه مأمون
مسلم است كه در تنظیم این عهدنامه عنایت و دقت فوق العاده ای به كار رفته است. و اصرار و تاكید فراوانی بوده است كه امام هم مطالبی در زمینه ی پذیرش این مقام بیان كند. تا بعدا در تمام اقطار و نواحی كشور اسلامی آن روز انتشار یابد!

موقعیت، از جهات مختلف، حساس و قابل توجه است.

- بایستی در این موقعیت ممتاز به مردم و اعضاء جامعه ی اسلامی گوشزد شود كه متوجه باشند،تحت عنوان خلافت اسلامی چه كارهای نامناسبی انجام گرفته است و بالاخص در مورد اهل بیت پیامبر و امامان شایسته ی معصوم چه كوتاهی هایی شده است كه جامعه ی اسلامی نیز قهرا مشمول این محرومیت و ستم ها قرار گرفته است، از این جهت كه قرنها از پیشوایان شایسته بی بهره بوده اند.

- امروز كه زمینه طوری مساعد شده است كه از طرف یك مقام رسمی، عدولی در این جهت ابراز می شود و حال آن كه قبلا از طرف حكام و عمال ایشان در مورد شایستگان امت اسلامی نه تنها بی اعتنایی ها می شد، بلكه ائمه ی بر حق و طرفداران آنان مورد آزار و شكنجه و كشتار قرار می گرفتند، بنابراین اگر قرار است امام، مطلبی را یادآوری كند باید طوری باشد كه باز هم در بیدار ساختن جامعه و تعیین تكلیف مردم در این زمینه ها مؤثر باشد و این كار، در یك مرحله از آگاهی و در موقعیت فعلی، به دست خود دستگاه حاكم انجام گیرد.



[ صفحه 39]



لذا در نوشته ی مختصر منسوب به امام بعد از حمد و ثنای خدا مطالب زیر یادآوری شده است:

بعد از حمد و ثنای پروردگار:

درباره ذكر صفاتی از خدا به نحوی بسیار جالب از آگاهی مطلق خدا از خیانت دیده ها و نقشه های پنهانی كه در سینه ها است یاد شده است و نوشته اند:

«الحمد لله الفعال لما یشاء...

«یعلم خائنة الاعین و ما تخفی الصدور.»

- سپس به نحوی شایسته از مظالم گذشته نسبت به اهل بیت پیامبر یاد شده است كه با توجه به انعكاس این مطلب در چنین عهدنامه ای تاریخی، یك اقرار و اعتراف ضمنی از دستگاه خلافت در مورد این ستمگریها در گذشته و محكوم كردن آنها به حساب می آید. و اشاره می شود كه چگونه زمامداران و عمال حكومتهای گذشته، موجبات سلب امنیت و اتلاف نفوس و ایجاد محدودیت ها و محرومیت ها در مورد دوستداران اهل بیت و امامان معصوم را فراهم می آورده اند.

(مسأله ی قطع رحم - فزع نفوس - اتلاف - فقر و محرومیت طرفداران حق و عدالت، مطرح شده است).

- بعد از این مقدمه در مورد اصل پیشنهاد قبول خلافت بعد از مأمون، مسأله ترس از پراكندگی دین و متزلزل شدن وضع مسلمین تكیه شده است و نوشته اند:

(خوفا من شتات الدین و اضطراب حبل المسلمین).

كه «اختلاف داخلی چه لطمه ای به حیثیت جامعه اسلامی خواهد زد و فرصتهایی به دست دشمنان خواهد داد.»



[ صفحه 40]



- مطلبی كه یادآوری آن نیز جالب است - علاوه بر شرایطی كه بین امام و مأمون كه شفاها و قبلا مطرح شده بود مبنی بر این كه در این امر مسؤولیت هیچ عزل و نصبی را به عهده نخواهد گرفت - این شرطی است كه امام رضا اضافه كرد:

«... اگر من بعد از او زنده باشم».

و روشن است كه جمله ی «آن بقیت بعده» خودش خالی از یك نوع لطافت و اشاراتی نیست، زیرا چیزی نگذشت كه امام بعد از این جریانات به شهادت رسید.

- بعد از آن اجمالی از روش كار را در صورت تصدی كارها تذكر می دهد كه:

پس از این كه بار مسؤولیت خلافت به عهده ی او قرار گرفت. خط مشی اصلی در مورد همگان و به خصوص در مورد بنی عباس بر مبنای اطاعت خدا و رسول خواهد بود.

«ان اعمل فیهم عامة و فی بنی عباس خاصة بطاعته و طاعة رسول الله».

- اصول كلی كار، براساس حفظ جان و ناموس و احترام نتایج تلاشهای مردم و حفظ حدود و فرایض الهی است.

- تامین رضای باری تعالی و صلاح امور امت و آسایش عباد و بلاد، سرلوحه ی همه ی كارها و برنامه است

- سپس با تذكر به این كه این ها عهد موكدی است كه مورد سؤال واقع خواهد شد و بالاخره با ذكر آیه «اوفوا بالعهد ان العهد كان عنه مسؤولا» حضرت نوشته ی خود را تمام می كند. و حضور شهود را نیز تذكر می دهد.



[ صفحه 41]